کلفتی که من باشم!!!

والا دقیقا نمی دونم چمه ؟چرا اتفاقا دقیقا می دونم چمه فک کنم  خیلی عصبانی باشم خیلی! نشون به اون نشون که یه هفته است که توپ بستم تو خونه زندگیم !! همین الان که خدمتتون نشستم له و په ام ولو شدم رو کاناپه و دارم گزارش کارمو می دم خدمتتون همین قدر واستون بگم که آنچنان کاسه مستراح رو سابیدم که انگاری شمش طلا دارم برق می اندازم البته این قسمت مستراح شوری آخرین قسمت به توپ بستن خونه بود البته فعلا این به توپ بستن با رنگ زدن ناگهانی سه تا اتاق خوابها شروع شد البته نه از این جا هم شروع نشد از کتک خوردن من از کلنگ شروع شد کلنگ اینجا اسم شوهرمه آره من کتک خوردم حالا این ماجرای کتک خوردن بمونه واسه یه پست دیگه. خلاصه بعد این ماجرا اوم !!!!!نه اون یکی ماجرا که گه خوردن کلنگ بود من بلا انقطاع شروع کردم مثل بلدوزر همه جای خونه رو شخم زدن توجه داشته باشین که مثل سگم پاچه میگرفتم و کلنگ هم که حساب کار خودشو کرده بود عینهو الاغ فرمانبر حمالی می کرد بدون کوچکترین زر زدنی ! ! ! خلاصه همه خونه رو با  دتول شستم تو این یه هفته انقدر آت و آشغال ریختم دور که حد نداره و کار باشکوه دیگه ای که کردم این بود که تمام مظاهر خانواده کلنگ اینا رو از تو خونه جمع کردم  یا بسته بندی کردم و گذاشتم ته انباری پایین یا با خونسردی هر چه تمام تر انداختم تو کیسه زباله خلاصه کلنگ بدون اینکه بدونه داره کم کم از زندگی من حذف می شه اینو بهش می گن حذف خزنده ! این دومین بار تو زندگیم بود که دست به همچین پاکسازی زدم و فعلا تا وقتی که عصبانیتم فروکش نکرده این روند خزنده همچنان ادامه داره . دارم کلنگ و پاک می کنم همه اینا رو گفتم که بعدا که کاملا پاک شد نگین نگفتی! همین!!