توی آشپزخونه خونه وصال شما!

 

 

جمعه هفته پیش بود خونه مادر بودیم دختره نشسته بود رو تخت خواب مادر و داشت سه تار می زد من داشتم با (پ) راجع به (ک) تلفنی حرف می زدم و هر و کر می کردیم پس زمینه ماجرا هم دلنگ دلنگ دختره بود یکهو دلم خواست 18 سال می پریدم عقب و تو آشپز خونه خونه وصال شما بودم و تازه از نمی دونم کدوم فیلم مسعود کیمیای اومده بودیم خودم و تو و اون یکی (پ) رو می گم و شما دوتا همه فیلم و زر زده بودین  نمی دونم چرا بعدشم همه راه و از سینما عصر جدید تا خونه  رو باز زر زده بودین و   بازم  نمی دونم چرا تا خود آشپز خونه شما و اولین قلوپ ع.ر.ق سگی که سه تایی خوردیم چراشو باز نمی دونم لابد واسه اینکه ماجرای معرفت تو فیلم تا تو آشپزخونه شما کش بیاد و چقدر قیافه های هر سه تامون مضحک بود .تو که تا ته استکانو واسه خاطر گریه کردنت یه ضرب رفتی بالا و تا فیهاخالدونت سوخت  پشت بندش های های زدی زیر گریه و شروع کردی تند تند به تار زدن !قیافه من و اون یکی (پ) که ما هم به طبعیت از تو محتویات استکانامونو یه ضرب رفتیم بالا اونم واسه اولین بار اونم کجا؟ پشت میز آشپزخونه خونه وصال شما با موزیک متن تار تو که الحق چه  معرکه می زدی به هر حال م.س.ت.ی بود و راستی اونم وقتی هر سه تامون از تلخی و مزه ع.ر.ق سگی سوخته بودیم و قیافه احمقانه شما دو تا که هنوز لا به لای سکانسهای فیلم کیمیای گیر کرده بودین و هر چند وقت یه بار یه هق هقی می کردین ! خلاصه همه اینها رو بهت گفتم که بگم یهویی دلم خواست اون روز ساعت پنج بعد از ظهر خونه مادر ساعت چه می دونم عصر خونه وصال شما بود و تا فیها خاالدونمون بابت اون دو تا بند انگشت ع.ر.ق سگی اون روز بد جور می سوخت و تو هم یه جایی همون جاها لابد داشتی معرکه تار می زدی و همگی فکر می کردیم آخر م.س.ت.ی که می گن همینه!راستی خونه وصالتونو کوبیدن؟ 

نظرات 4 + ارسال نظر
سینا شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ق.ظ http://zendegietaze.blogsky.com

سلام! اولین باره که به وبلاگت سر می زنم. چقدر غریب می‌نویسی. تا به حال هیچوقت همچین چیزایی نخوندم. منو یاد کتاب‌های رمان خارجی میندازه که ترجمه شده به فارسی. جز اینکه چند جاش چند تا تیکه‌ی ایرانی‌الاصل داره. به هرحال سبک جالبی رو برای نوشتن انتخاب کردی.

ممنون لطف داری اگه گذرت افتاد بازم بیا این طرفا خوشحال می شم.بلاگتم دیدم موفق باشی.

حسین شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

ممنون لطف کردین!

سینا شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:28 ب.ظ http://khaaen.persianblog.ir

نوشته های تو بدجور مست میکنه ادمو رفیق

تو هم همیشه لطف داری همیشه!

پونه چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:52 ب.ظ http://pabdali.blogspot.com

قالبت خوش رنگه.انتخاب عکس ها فوق العاده است. کلن همه چیز به دل میشینه.موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد